حدیث:

رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ عَلَيهِ السَّلَامُ قَالَ:

إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ بِوَجْهِهِ فَلَا يَزَالُ مُقْبِلًا عَلَيْهِ حَتَّى يَلْتَفِتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَإِذَا الْتَفَتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعْرَضَ عَنْهُ.[1]

ترجمه:

هرگاه بنده به نماز بايستد، خداوند عزّوجل به او رو مي‏كند و مدام متوجّه بنده خويش است، تا اينكه او سه مرتبه از خدا روبرگرداند. هنگامي كه بنده براي مرتبه سوم از خدا منصرف شد، خداوند نيز از او رو برمي‏گرداند.

شرح:

روايت از امام صادق (عليه‏السلام) منقول است كه حضرت فرمودند: آنگاه كه بنده به نماز بايستد، به سوي او ‌خداوند رو مي‏كند. تعبير «أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ بِوَجْهِه» كنايه از اين است كه خداوند نسبت به او عنايت تام و خاص مي‏فرمايد. ما اين‏طوري هستيم كه وقتی مي‏خواهيم به كسي خيلي توجه كنيم، با تمام چهره متوجهش مي‏شويم. بعد دارد: «فَلَا يَزَالُ مُقْبِلًا عَلَيْهِ حَتَّى يَلْتَفِتَ ثَلَاثَ مَرَّات»؛ یعنی خدا رويش را از او بر نمي‏‏گرداند، تا اينكه اين بنده سه بار رويش را از خدا برگرداند. حالا مي‏گويم که منظور از اين رو برگرداندن چيست. در ادامه می‏فرماید: «فَإِذَا الْتَفَتَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعْرَضَ عَنْهُ». یعنی دفعه سوم كه این بنده رويش را از خدا برگرداند، اينجا دیگر خدا رويش را از او بر مي‏گرداند.

این ترجمه تحت‏اللّفظي روایت بود؛ امّا به چند نكته هم اشاره كنم. نکته اوّل اينكه معلوم مي‏شود اگر بنده رو مي‏كند به سوي خداوند، خداوند هم به سوي او رو مي‏كند. مطلب اصلی كه از روايت پيدا مي‏شود همین است. «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ بِوَجْهِهِ»؛ چرا؟ چون نماز روي‏آوردن به خدا است. اين اصل كار است. اگر روي بياوري به خدا،‌ خدا هم رويش را به طرف تو مي‏كند، آن‏هم ‌آن‏طور رو كردن که عرض کردم «ِبوَجْهِه» است؛ یعنی توجّه تام و عنایت خاص به بنده‏اش می‏کند.

نکته دوم اين است كه تو اگر رويت را از خدا برگرداني، ‌خدا رويش را از تو بر نمي‏گرداند؛ امّا اين سقف دارد. يك بار که از او روی برگرداندي، او رويش را بر نمي‏گرداند. بار دوم هم که برگرداندي، باز ‌رويش را بر نمي‏گرداند. امّا دفعه سوم اگر از خدا رو برگرداندي، ديگر او هم روي خود را بر مي‏گرداند. البته این روایت در مورد نماز است. در نماز رو برگرداندن از خدا عبارت از اين است كه انسان در بين نماز توجهش به غير خدا باشد. ما در روايات داريم كه اگر كسي دو ركعت نماز بخواند و در نماز حضور قلب داشته باشد، اين نماز نمازي است كه يكي از آثارش اين است كه تمام گناهان صغيره او آمرزيده مي‏شود. در روايتی هم این‏طور آمده است كه توجّه به خدا به اين معنا است كه انسان هنگام نماز، نسبت به امور دنيايي حديث نفس نكند. یعنی حالا که ايستاده‏اي و داري نماز مي‏خواني، اين چند دقيقه را دیگر نرو در مغازه‏ات! فكرت را نبر اين طرف و آن طرف! اين نماز، همین چند دقيقه كه بيشتر نيست؛ چه خبر است؟!

من يك قضيّه‏ای الآن يادم آمد در مورد يكي از علماي تهران (رضوان‏الله‏تعالي‏عليه) که نمي‏خواهم اسم ببرم و چندين سال است که فوت كرده است؛ شايد اين قضيه را نقل كرده باشم. يادم است كه روز وفاتي بود و به‏اصطلاح ‌تعطيل بود. من هم اتفاقاً نزديك ظهر جايي در خيابان بودم. ظهر شد و چون ایشان را می‏شناختم رفتم به مسجد ایشان و نمازم را آنجا به جماعت خواندم. نماز تمام شد و بعد آن آقا، در حالی که جمعيت ايستاده بود، متوجه من شد. البته من جايي ايستاده بودم كه متوجه من نشود، ولي فهميد و آمد پيش من سلام كرد. من همين‏طور رفاقتانه گفتم شما خيلي نمازت را تند مي‏خواني! ایشان گفت به من نگو كه نمازت را تند مي خواني؛ به آنهايي بگو كه دو تا نمازشان را با يك نماز من مي‏خوانند!

حالا غرضم اين است که اين عجله در نماز برای چیست؟! چند دقيقه كه بيشتر نيست؛ چرا عجله می‏کنی؟! چون در نماز هيچ التفاتي به خدا نيست. اين روايت را نگاه كنيد؛ مي‏گويد كه اگر تو رو بياوري، من رويم را از تو بر نمي‏گردانم؛ با تمام چهره به تو رو مي‏كنم؛ «أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ بِوَجْهِه»؛ من با تمام چهره به تو توجه مي‏كنم. اگر يك دفعه هم برگرداندي، من رو بر نمي‏گردانم؛ دو مرتبه هم که رو برگرداندي و رفتي، باز هم مورد عنايتي؛ امّا دفعه سوم ديگر از تو رو بر مي‏گردانم.

حالا مي خواستم اين را عرض كنم که مي‏دانيد که يكي از ابزار استجابت دعا نماز است. اصلاً روايت داريم كه هر كسي نماز بخواند ـ‏همین نماز واجب‏ـ و بعد از نماز دعا كند، ‌يك دعاي مستجاب دارد. خوب، دعاهی ما پس از نماز مستجاب نمي‏شود؟ چون در نماز متوجه خدا نبودي! متوجه چه بودي؟! متوجه امور دنيايي‏ات بودي. وقتي متوجه نبودي، ديگر اثري ندارد.[2]


 


[1].  بحارالانوار، ج 81، ص 241 ؛ وسائل‏الشيعه، ج 7، ص 288

[2].  چهارشنبه،12 آبان 8913 ؛ 26 ذي‏القعده 1431