در بيان فضيلت و كيفيّت زيارت امام الأنس والجنّة المدفون بأَرض الغُربَة بَضْعَة سَيّد الوَرى مولانا
امّا فضيلت زيارت آن حضرت پس بيشتر از آنست كه احصا شود و ما در اينجا تبرّك مىجوييم به ذكر چند خبر و نقل مىكنيم اكثر آنرا از تحفة الزّائر اوّل از حضرت رسولصلى الله عليه وآله منقول است كه فرمود زود باشد كه پارهاى از تن من در خراسان مدفون گردد و هيچ مؤمنى زيارت نكند او را مگر آنكه حقتعالى بهشت را از براى او واجب گرداند و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند و در حديث معتبر ديگر فرموده كه پارهاى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد هر غمناكى كه او را زيارت كند البتّه حقتعالى غمش را زايل گرداند و هر گناهكارى كه او را زيارت كند البته خدا گناهانش را بيامرزد دوم به سند معتبر منقولست كه حضرت موسىبنجعفرعليهما السلام فرمود كه هركه زيارت كند قبر فرزند من على را او را نزد خداى تعالى ثواب هفتاد حجّ مقبول بوده باشد راوى استبعاد كرد و گفت هفتاد حجّ مقبول حضرت فرمود كه بلى هفتاد هزار حجّ گفت هفتاد هزار حجّ فرمود كه چه بسيار حجّى باشد كه مقبول نباشد هركه آن حضرت را زيارت كند يا يك شب نزد آن حضرت بماند چنان باشد كه خدا را در عرش زيارت كرده باشد گفت چنانچه خدا را در عرش زيارت كرده باشد فرمود بلى چون روز قيامت مىشود بر عرش الهى چهار كس از پيشينيان و چهار كس از پسينيان خواهند بود امّا پيشينيان پس نوح و ابراهيم و موسى و عيسىعليهم السلام اند و امّا پسينيان پس محمّد و على و حسن و حسينعليهم السلام اند پس ريسمانى مىكشند در پاى عرش پس مىنشيند با ما زيارتكنندگان قبور ائمّه و بدرستى كه زيارت كنندگان قبر فرزندم على درجه ايشان از همه بلندتر و عطايشان از همه بيشتر خواهد بود سيّم از حضرت امام رضاعليه السلام روايت است كه فرمود در خراسان بقعهاى هست كه بر آن زمانى خواهد آمد كه محلّ رفتن و آمدن ملائكه خواهد بود پس پيوسته فوجى از ملائكه از آسمان فرود خواهند آمد و فوجى بالا خواهند رفت تا در صور بدمند پرسيدند يَابن رسول الله كدام بقعه است فرمود كه آن در زمين طوس است و آن والله باغى است از باغهاى بهشت هر كه مرا زيارت كند در آن بقعه چنانست كه رسولخداصلى الله عليه وآله را زيارت كرده است و بنويسد حق تعالى از براى او به سبب آن زيارت ثواب هزار حجّ پسنديده و هزار عمره مقبوله و من و پدرانم شفيعان او باشيم در روز قيامت چهارم به چندين سند صحيح از ابن ابى نصر منقول است كه گفت خواندم نامه امام رضاعليه السلام را كه نوشته بود كه برسانيد به شيعيان من كه زيارت من نزد خدا برابر است با هزار حجّ پس من اين حديث را به خدمت امام محمّدتقىعليه السلام عرض كردم فرمود بلى والله هزار هزار حجّ هست از براى كسى كه آن حضرت را زيارت كند و حقّ او را شناسد پنجم به دو سند معتبر منقول است كه حضرت امام رضاعليه السلام فرمود هركه مرا زيارت كند با اين دورى قبر من بيايم به نزد او در سه موطن روز قيامت تا او را خلاصى بخشم از اَهوال آنها در وقتى كه نامههاى نيكوكاران در دست راست ايشان و نامههاى بدكاران در دست چپ ايشان پرواز كند و نزد صراط و نزد ترازوى اعمال ششم در حديث معتبر ديگر فرمود كه زود باشد كه كشته شوم به زهر با ظلم و ستم و مدفون شوم در پهلوى هارون الرّشيد و بگرداند خدا تربت مرا محلّ تردّد شيعيان و دوستان من پس هركه مرا در اين غربت زيارت كند واجب شود براى او كه من او را زيارت كنم در روز قيامت و سوگند مىخورم به خدايى كه محمّدصلى الله عليه وآله را گرامى داشته است به پيغمبرى و برگزيده است او را بر جميع خلايق كه هر كه از شما شيعيان نزد قبر من دو ركعت نماز كند البته مستحق شود آمرزش گناهان را از خداوند عالميان در روز قيامت و به حق آن خداوندى كه ما را گرامى داشته است بعد از محمّدصلى الله عليه وآله به امامت و مخصوص گردانيده است ما را به وصيّت آن حضرت سوگند مىخورم كه زيارت كنندگان قبر من گرامىتر از هر گروهىاند بر خدا در روز قيامت و هر مؤمنى كه مرا زيارت كند پس بر روى او قطرهاى از باران برسد البتّه حقتعالى جسد او را بر آتش جهنّم حرام گرداند هفتم به سند معتبر منقول است كه محمّد بن سليمان از امام محمّد تقىعليه السلام پرسيد كه شخصى حجّ واجب خود را كرده است به عنوان حجّ تمتّع پس به مدينه رفت و زيارت حضرت رسولصلى الله عليه وآله را كرد پس رفت به نجف و زيارت پدرت اميرالمؤمنينعليه السلام را كرد و حقّ او را مىشناخت و مىدانست كه او حجّت خدا است بر خلق او و او درگاه خدا است كه از آن در به خدا بايد رسيد پس سلام كرد بر آ ن حضرت پس رفت به كربلا و حضرت امام حسينعليه السلام را زيارت كرد پس رفت به بغداد و حضرت امام موسى كاظمعليه السلام را زيارت كرد پس به شهر خود برگشت و در اين وقت خدا آنقدر مال به او روزى كرده است كه به حجّ مىتواند رفت كدام بهتر است از براى اين مرد كه حجّ واجب خود را كرده است كه برگردد و باز حجّ بكند يا برود به خراسان و پدرت امام رضاعليه السلام را زيارت كند فرمود كه بلكه برود بر پدرم سلام كند افضل است و بايد كه در ماه رجب باشد و در اين زمان مكنيد كه بر ما و شما از خليفه خوف تشنيع هست هشتم شيخ صدوق در كتاب من لايحضره الفقيه از حضرت امام محمّد تقىعليه السلام روايت كرده كه فرمود در ميان دو كوه طوس قطعهاى از زمين است كه از بهشت برداشته شده است هركه داخل شود در آن ايمن خواهد بود در روز قيامت از آتش نهم و نيز از آن حضرت روايت كرده كه فرمود من ضامنم از جانب حق تعالى بهشت را از براى هركه زيارت كند قبر پدرم را به طوس در حالى كه عارف به حق آن حضرت باشد دهمّ شيخ صدوق در عيون اخبار الرّضا روايت كرده كه مردى از صالحين ديد در خواب حضرت رسولصلى الله عليه وآله را عرض كرد به خدمت آن حضرت كه يا رسول الله از فرزندان تو كداميك را من زيارت كنم فرمود بعضى از فرزندان من زهر خورده آمد نزد من و بعضى كشته شده آمد گفتم كداميك از آنها را زيارت كنم با پراكنده شدن مشاهد ايشان فرمود زيارت كن آن كسىرا كه به تو نزديكتراستيعنىمحلّتوبهقبراونزديكتراستو او مدفون است به زمين غربت گفتم يا رسول الله از اين فرمايش رضا را قصد كرديد فرمود بگو صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بگو صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بگو صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ سه مرتبه اين را فرمود مؤلّف گويد كه در وسائل و مستدرك ابوابى ذكر شده در استحباب تبرّك به مشهد امام رضاعليه السلام و مشاهد ائمهعليهم السلام و استحباب اختيار زيارت حضرت رضا بر زيارت امام حسينعليهما السلام و بر زيارت هريك از ائمّهعليهم السلام و برحجّ مندوب و عمره مندوبه وچون اين كتاب گنجايش تطويل ندارد ما به همين چند خبر كه عشره كامله است اكتفا كرديم.
و امّا كيفيّت زيارت آن حضرت
پسبدانكهازبراىآنبزرگوارزياراتچندىنقلشدهوزيارتمشهورآنحضرتزيارتىاستكهدركتب معتبره مذكور است و به شيخ جليل القدر محمّد بن الحسن بن الوليد كه از مشايخ جناب صدوق است منسوب گردانيدهاند و از مزار ابن قولويهرحمه الله معلوم مىشود كه از ائمّهعليهم السلام مروى بوده باشد و كيفيّت آن موافق كتاب من لايحضره الفقيه چنانست كه چون اراده نمايى زيارت كنى قبر امام رضاعليه السلام را در طوس پس غسل كن پيش از آنكه از خانه بيرون
روى و بگو در وقتى كه غسل مىكنى: اَللّهُمَّ طَهِّرْنى وَطَهِّرْ لى قَلْبى، وَاشْرَحْ لى
* * * * * * خدايا پاكم كن و پاك كن دلم را و بگشا
صَدْرى، وَاَجْرِ عَلى لِسانى مِدْحَتَكَ وَالثَّنآءَ عَلَيْكَ، فَاِنَّهُ لا
سينهام را و مدح و ثناى خود را بر زبانم جارى كن زيرا كه
قُوَّةَ اِلاَّ بِكَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لى طَهُوراً وَشِفآءً ومىگوئى در وقت بيرون رفتن
نيروئى نيست جز بوسيله تو خدايا اين غسل را برايم پاك كننده و درمان (دردهايم) قرار ده * * * * * * * * *
بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَاِلَى اللَّهِ، وَاِلَى ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ، حَسْبِىَ اللَّهُ تَوَكَّلْتُ عَلَى
به نام خدا و به (يارى) خدا و بسوى خدا و بسوى فرزند رسول خدا بس است مرا خدا و توكل كردم بر
اللَّهِ، اَللّهُمَّ اِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَاِلَيْكَ قَصَدْتُ، وَما عِنْدَكَ اَرَدْتُ پس چون
خدا خدايا به درگاه تو رو كنم و به سوى تو آهنگ دارم و آنچه در پيش تو است (از فضل و احسان) مىخواهم * * * * *
بيرون روى بر در خانه خود بايست و بگو: اَللّهُمَّ اِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهى، وَعَلَيْكَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا رويم را بدرگاه تو كردم و به اميد تو
خَلَّفْتُ اَهْلى وَمالى وَما خَوَّلْتَنى، وَبِكَ وَثِقْتُ فَلا تُخَيِّبْنى، يا مَنْ لا
جا گذاشتم خانواده و دارائيم ونيز آنچه را تو به من ارزانى داشتى و به تو اعتماد كردم پس نوميدم مكن اى كه
يُخَيِّبُ مَنْ اَرادَهُ، وَلا يُضَيِّعُ مَنْ حَفِظَهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
نوميد نكند هر كه او را قصد كند و تباه نسازد هر كه را نگهدارى كند درود فرست بر محمد و آل محمد
وَاحْفَظْنى بِحِفْظِكَ، فَاِنَّهُ لا يَضيعُ مَنْ حَفِظْتَ. پس هرگاه رسيدى بسلامت
و نگهداريم كن به نگهدارى خود كه براستى تو ضايع نكنى هر كه را نگهدارى كنى * * * * * *
ان شاء اللَّه پس هرگاه خواهى به زيارت بروى غسل بكن و بگو در وقتى كه غسل مىكنى
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اَللّهُمَّ طَهِّرْنى وَطَهِّرْ لى قَلْبى، وَاشْرَحْ لى صَدْرى، وَاَجْرِ عَلى
خدايا پاكم كن و پاك كن دلم را و بگشا سينهام را و مدح و دوستى و ثناى خود را بر
لِسانى مِدْحَتَكَ وَمَحَبَّتَكَ وَالثَّنآءَ عَلَيْكَ، فَاِنَّهُ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِكَ، وَقَدْ
زبانم جارى كن كه براستى نيروئى نيست جز به تو و اين را
عَلِمْتُ اَنَّ قِوامَ دينىِ، التَّسْليمُ لِأَمْرِكَ، وَالْأِتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ،
بخوبى دانستهام كه آنچه موجب ماندن و قوام دين من است همان تسليم در برابر فرمان تو و متابعت از سنت پيامبرت
وَالشَّهاَدَةُ عَلى جَميعِ خَلْقِكَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لى شِفآءً وَنُوراً، اِنَّكَ
و گواهى دادن به اين مطلب براى همه خلق تو است خدايا اين غسل را براى من شفا و نورى قرار ده كه
عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ پس بپوش پاكيزهترين جامههاى خود را و برو با پاى برهنه به
تو بر هر چيز توانائى * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آرامى و وقار و دلت بياد خدا باشد و اَللَّهُ اَكْبَرُ، و لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ، و سُبْحانَ اللَّهِ، و
* * * * * * * * * * * * * * * * خدا بزرگتر است معبودى جز خدا نيست، منزه است خدا،
الْحَمْدُللَّهِِ بگو و گامهاى خود را كوتاه بردار و چون داخل روضه مقدّسه شوى بگو: بِسْمِ
ستايش خاص خدا است * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * به نام
اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ
خدا و به (يارى) خدا و بر كيش رسول خدا صلى اللّه عليه و آله گواهى دهم كه معبودى نيست جز
اِلاَّ اللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَ
خداى يگانهاى كه شريك ندارد و گواهى دهم كه همانا محمد بنده و رسول او است و
عَلِيّاً وَلِىُّ اللَّهِ پس برو بنزد ضريح و قبله را در پشت خود بگير و روبروى آنحضرت
على ولى (و نماينده) خدا است * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بايست و بگو اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَ
* * * * * * گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد و گواهى دهم كه همانا
مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّهُ سَيِّدُ الْأَوَّلينَ وَالْاخِرينَ وَاَنَّهُ سَيِّدُ
محمد بنده و رسول او است و او آقاى اولين و آخرين است و او است آقاى
الْأَنْبِيآءِ وَالْمُرْسَلينَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ
پيمبران و رسولان خدايا درود فرست بر محمد بنده و رسول
وَنَبِيِّكَ وَسَيِّدِ خَلْقِكَ اَجْمَعينَ صَلوةً لا يَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَيْرُكَ،
و پيامبر و بزرگ و آقاى آفريدگانت همگى درودى كه نيروى شماره آن را كسى جز تو نداشته باشد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَميرِ الْمُؤمِنينَ عَلِىِّ بْنِ اَبيطالِبٍ عَبْدِكَ
خدايا درود فرست بر امير مؤمنان على بن ابيطالب بنده
وَاَخى رَسُولِكَ، الَّذِى انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِكَ وَجَعَلْتَهُ هادِياً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ
و برادر رسولت آن بزرگوارى كه او را برگزيدى به علم خود و راهنمائيش كردى براى هر كه خواستى از
خَلْقِكَ وَالدَّليلَ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَيَّانَِ الدّينِ بِعَدْ لِكَ
خلق خود و دليلش ساختى بر آنكس كه برانگيختى او را به رسالتهاى خود و داور دين قرارش دادى از روى عدالت
وَفَصْلَِ قَضآئِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ وَالْمُهَيْمِنَِ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَالسَّلامُ عَلَيْهِ
و فيصله دهنده حكم خود گرداندى او را در ميان خلقت و مسلطش كردى بر همه اينها و سلام باد بر او
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِيِّكَ، وَزَوْجَةِ
و رحمت خدا و بركاتش خدايا درود فرست بر فاطمه دختر پيامبرت و همسر
وَلِيِّكَ، وَاُمِّ السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ
ولى و نمايندهات و مادر دو سبط (اين امت) حسن و حسين دو آقاى جوانان اهل بهشت
الطُّهْرَةِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ، التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ، الرَّضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ، سَيِّدَةِ نِسآءِ
آن بانوى پاك پاكيزه طاهره پرهيزكار زبده پسنديده تزكيه شده بانوى زنان
اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعينَ، صَلوةً لا يَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَيْرُكَ، اَللّهُمَ
اهل بهشت همه شان درودى بر او فرست كه كسى نيروى شمارهاش را جز تو نداشته باشد خدايا
صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سِبْطَىْ نَبِيِّكَ، وَسَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ
درود فرست بر حسن و حسين دو نوه پيغمبرت و دو آقاى جوانان اهل
الْجَنَّةِ الْقآئِمَيْنِ فى خَلْقِكَ، وَالدَّليلَيْنِ عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ،
بهشت كه بپا خواستند در ميان خلقت و دو نشانه بر آن كس كه او را به رسالات خود مبعوث داشتى
وَدَيَّانَىِ الدّينِ بِعَدْلِكَ، وَفَصْلَىْ قَضآئِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ، اَللّهُمَّ صَلِ
و دو داور در دينت از روى عدل تو و دو فيصله دهنده حكم تو در ميان خلقت خدايا درود فرست
عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَبْدِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ، وَالدَّليلِ عَلى مَنْ
بر على بن الحسين بندهات كه قيام كرد در ميان خلق تو و دليل بود بر آنكس كه
بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ وَدَيَّانِ الدّينِ بِعَدْلِكَ، وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ
به رسالت مبعوثش داشتى و داور در دين بود به عدل و داد تو و فيصله دهنده حكم تو بود در ميان خلقت
سَيِّدِ الْعابِدينَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، عَبْدِكَ وَخَليفَتِكَ فى
- آقاى عبادت كنندگان - خدايا درود فرست بر محمد بن على بندهات و جانشينت در
اَرْضِكَ، باقِرِ عِلْمِ النَّبِيّينَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ،
روى زمين شكافنده علم پيمبران خدايا درود فرست بر جعفر بن محمد صادق
عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دينِكَ، وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَجْمَعينَ، الصَّادِقِ الْبآرِّ،
بنده و سرپرست دينت و حجت تو بر همه خلقت آن امام راستگوى نيكوكار
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، عَبْدِكَ الصَّالِحِ، وَلِسانِكَ فى
خدايا درود فرست بر موسى بن جعفر بنده شايستهات و زبان گوياى تو در ميان
خَلْقِكَ، النَّاطِقِ بِحُكْمِكَ، وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِيَّتِكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِ
خلقت آنكه به حكم تو گويا بود و حجتى بر خلق تو بود خدايا درود فرست بر على
بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دينِكَ، الْقآئِمِ بِعَدْلِكَ،
بن موسى الرضا آن آقاى پسنديده و بنده تو و سرپرست دينت و قيام كننده به عدل و داد تو
وَالدَّاعى اِلى دينِكَ وَدينِ آبائِهِ الصَّادِقينَ، صَلوةً لا يَقْوى عَلى
و دعوت كننده به آئين تو و آئين پدران راستگويش درودى فرست كه نيروى
اِحْصآئِها غَيْرُكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ، عَبْدِكَ وَوَلِيِّكَ
شمارهاش را كسى جز تو نداشته باشد خدايا درود فرست بر محمد بن على بنده و نمايندهات
الْقآئِمِ بِاَمْرِكَ، وَالدَّاعى اِلى سَبيلِكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ،
كه قيام كرد به فرمان تو و دعوت كرد به راه تو خدايا درود فرست بر على بن محمد
عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دينِكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْعامِلِ
بنده تو و سرپرست آئين تو خدايا درود فرست بر حسن بن على آن بزرگوارى كه بدستورت
بِاَمْرِكَ، الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ، وَحُجَّتِكَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِيِّكَ، وَشاهِدِكَ
عمل كرد و در ميان خلقت بپاخواست و آن حجت عاليمقام تو كه پرداخت (آنچه را بعهده داشت) از طرف پيامبرت و گواه تو
عَلى خَلْقِكَ، الْمَخْصُوصِ بِكَرامَتِكَ، الدَّاعى اِلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ
بر خلقت آنكه مخصوص گشت به كرامتت و دعوت كننده بود بسوى فرمانبردارى تو و فرمانبردارى
رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِكَ وَوَلِيِّكَ،
رسول تو و درودهاى تو بر همگى ايشان باد خدايا درود فرست بر حجتت و نمايندهات
الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ، صَلوةً تآمَّةً نامِيَةً باقِيَةً، تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ، وَتَنْصُرُهُ
كه قيام كننده است در ميان خلق تو درودى كامل و روينده و ماندنى كه شتاب كنى بدان وسيله در فرج او و بدان ياريش
بِها، وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِحُبِّهِمْ،
كنى و قرار دهى ما را با آن حضرت در دنيا و آخرت خدايا من تقرب جويم به درگاه تو بوسيله دوستى ايشان
وَاُوالى وَلِيَّهُمْ، وَاُعادى عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنى بِهِمْ خَيْرَ الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ
و دوست دارم دوستشان را و دشمن دارم دشمنشان را پس روزى من گردان بوسيله ايشان خوبى دنيا و آخرت را
وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْيا والْأخِرَةِ وَاَهْوالَ يَوْمِ الْقِيامَةِ * پس
و بگردان از من به بركت ايشان شر دنيا و آخرت و دهشتهاى قيامت را * * *
مىنشينى نزد سر آنحضرت و مىگوئى: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ
* * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اى ولى خدا سلام
عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الْأَرْضِ،
بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا در تاريكيهاى زمين
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمُودَ الدّينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ،
سلام بر تو اى استوانه دين سلام بر تو اى وارث حضرت آدم برگزيده
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
خدا سلام بر تو اى وارث نوح پيغمبر خدا سلام بر تو اى وارث
اِبْراهيمَ خَليلِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ اِسْماعيلَ ذَبيحِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ
ابراهيم خليل خدا سلام برتو اى وارث اسماعيل قربانى خدا سلام
عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسى كَليمِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسى
بر تو اى وارث موسى هم سخن خدا سلام بر تو اى وارث عيسى
رُوحِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
روح خدا سلام بر تو اى وارث محمد رسول خدا سلام بر تو اى
وارِثَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِىٍّ وَلِىِّ اللَّهِ، وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمينَ،
وارث امير مؤمنان على(ع) ولى خدا و وصى رسول پروردگار جهانيان
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
سلام بر تو اى وارث فاطمه زهرا سلام بر تو اى وارث
الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
حسن و حسين دو آقاى جوانان اهل بهشت سلام بر تو اى وارث
عَلىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدينَ، اَلسَّلامُعَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ
على بن الحسين زيور عبادتكنندگان سلام بر تو اى وارث محمد بن
عَلِىٍّ، باقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلينَ وَالْأخِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ
على شكافنده علم اولين و آخرين سلام بر تو اى وارث جعفر بن
مُحَمَّدٍ، الصَّادِقِ الْبآرِّ، اَلسَّلامُعَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ،
محمد آن راستگوى نيكوكار سلام بر تو اى وارث موسى بن جعفر
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّدّيقُ الشَّهيدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِىُ
سلام بر تو اى راستى پيشه شهيد سلام بر تو اى وصى
الْبآرُّ التَّقِىُّ، اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَآتَيْتَ الزَّكوةَ، وَاَمَرْتَ
نيك رفتار با تقوى گواهى دهم كه براستى تو برپاداشتى نماز را و بدادى زكات را و امر كردى
بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتيكَ الْيَقينُ،
به معروف (كار نيك) و نهى كردى از كار زشت و پرستش كردى خدا را از روى اخلاص تا مرگت فرا رسيد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ پس خود را بر ضريح
سلام بر تو اى ابا الحسن و رحمت خدا و بركاتش * * * * * * * * * *
مىچسبانى و مىگوئى: اَللّهُمَّ اِلَيْكَ صَمَدْتُ مِنْ اَرْضى، وَقَطَعْتُ الْبِلادَ
* * * * * * * خدايا به آهنگ دربار تو كوچ كردم از سرزمينم
رَجاءَ رَحْمَتِكَ فَلا تُخَيِّبْنى، وَلا تَرُدَّنى بِغَيْرِ قَضآءِ حاجَتى، وَارْحَمْ
به اميد رحمت تو شهرها را درنورديدم پس نوميدم مكن و بازم مگردان بدون برآوردن حاجتم و رحم كن
تَقَلُّبى عَلى قَبْرِ ابْنِ اَخى رَسُولِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، بِاَبى اَنْتَ
به اين رفت و آمد و روى آوردنم بر سَرِ قبر برادر زاده پيغمبرت كه درودهاى تو بر او و آلش باد پدر
وَاُمّى يا مَوْلاىَ، اَتَيْتُكَ زآئِراً وافِداً عآئِذاً مِمَّا جَنَيْتُ عَلى نَفْسى،
و مادرم به فدايت اى سرور من آمدهام براى زيارتت و واردم بر تو و پناهندهام به تو از آن جناياتى كه بر خود كردم
وَاحْتَطَبْتُ عَلى ظَهْرى، فَكُنْ لى شافِعاً اِلَى اللَّهِ يَوْمَ فَقْرى وَفاقَتى،
و بار گناهى كه بر دوش كشيدم پس تو شفيع من باش در پيشگاه خداوند در روز نياز و نداريم
فَلَكَ عِنْدَ اللَّهِ مَقامٌ مَحْمُودٌ، وَاَنْتَ عِنْدَهُ وَجيهٌ. پس دست راست را بلند
زيرا كه تو در پيشگاه خداوند مقامى شايسته دارى و در نزد او آبرومندى * * * * * * * * * * * *
مىكنى و دست چپ را بر قبر مىگشائى و مىگوئى: اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا من به تو تقرب جويم بوسيله
بِحُبِّهِمْ وَبِوِلايَتِهِمْ، اَتَوَلّى آخِرَهُمْ بِما تَوَلَّيْتُ بِهِ اَوَّلَهُمْ، وَاَبْرَءُ مِنْ كُلِ
دوستى و ولايت اينخاندان دوست دارم آخرين آنها را بههمان نحو كه دوست داشتم اولين نفرشان را و بيزارى جويم از هر
وَليجَةٍ دُونَهُمْ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَكَ، وَاتَّهَمُوا نَبيَّكَ،
همدمى غير از ايشان خدايا لعنت كن كسانىكه دگرگون كردند نعمت تو را و متهم كردند (در امر خلافت) پيامبرت را
وَجَحَدُوا بِآياتِكَ، وَسَخِرُوا بِاِمامِكَ، وَحَمَلُوا النَّاسَ عَلى اَكْتافِ آلِ
و منكر شدند آيات تو را و به مسخره گرفتند امام تو را و سوار كردند مردم را بر دوش آل
مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِالْلَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ، وَالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ فِى
محمد (و بر عليه آنان تحريكشان كردند) خدايا من به تو تقرب جويم بوسيله لعنت كردن بر ايشان و بيزارى جستن از آنها در
الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ يا رَحْمنُ. پس برمىگردى و بنزد پاى آن حضرت مىروى و
دنيا و آخرت اى خداى بخشاينده * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مىگوئى: صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْحَسَنِ، صَلَّى اللَّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ،
* * * درود خدا بر تو اى اباالحسن، درود خدا بر روان تو و بر پيكرت باد
صَبَرْتَ وَاَنْتَالصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ، قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ بِالْأَيْدى وَالْأَلْسُنِ.
بردبارى كردى با اينكه تو راستگوئى بودى تصديق شده خدا بكشد كسانى كه تو را كشتند بدست و زبان
پس تضرع و مبالغه كن در لعنت كردن بر كُشنده اميرالمؤمنين و قاتلانحسن و حسينعليهما السلام و قاتلان جميع اهلبيت رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم پس از پشت قبر برو و نزد سر آن حضرت دو ركعت نماز بكن در ركعت اوّل سوره يس و در ركعت دويّم سوره الرّحمن بخوان و جهد كن در دعا و تضرّع و بسيار دعا كن از براى خود و پدر و مادر خود و جميع برادران مؤمن خود و آنچه خواهى نزد سر آن حضرت بمان و بايد كه نمازهاى خود را نزد قبر بكنى مؤلّف گويد كه اين زيارت بهترين زيارات آن حضرت است و در فقيه و عيون و كتب علاّمه مجلسى و غيره وَسَخِرُوا بِاِمامِكَ كه در آخر زيارتست با دو ميم است يعنى و لعنت كن خداوندا كسانىرا كه استهزاء نمودند به امامى كه تو از جهت ايشان مقرّر فرمودى ولكن در مصباح الزّائر سَخِرُوا بِاَيَّامِكَ است و اين نيز درست بلكه شايد از جهتى اولى باشد چه آنكه مراد از ايّام ائمّهعليهم السلام است چنانكه در خبر صفربن ابى دُلَف در فصل پنجم از باب اوّل معلوم شد و بدان نيز كه لعنت كردن بر قاتلان ائمّهعليهم السلام به هر زبانى كه كرده شود خوبست و اگر اين عبارت را كه از بعضى
ادعيه اخذ شده بخواند شايد انسب باشد: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا لعنت كن كُشندگان امير
الْمُؤْمِنينَ، وَقَتَلَةَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، وَقَتَلَةَ اَهْلِ بَيْتِ
مؤمنان را و كشندگان حسن و حسين عليهمالسلام را و كشندگان خاندان
نَبِيِّكَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ اَعْدآءَ آلِ مُحَمَّدٍ وَقَتَلَتَهُمْ، وَزِدْهُمْ عَذاباً فَوْقَ
پيامبرت را خدايا لعنت كن دشمنان آل محمد و كشندگانشان را و بيفزا بر آنها
الْعَذابِ، وَهَواناً فَوْقَ هَوانٍ، وَذُلاًّ فَوْقَ ذُلٍّ، وَخِزْياً فَوْقَ خِزْىٍ، اَللّهُمَ
عذابى روى عذابى و خوارى بر روى خوارى و زبونى بر روى زبونى و رسوائى بر روى رسوائى خدايا
دُعَّهُمْ اِلَى النَّارِ دَعّاً، وَاَرْكِسْهُمْ فى اَليمِ عَذابِكَ رَكْساً، وَاحْشُرْهُمْ
بيفكن آنها را بدوزخ به سختى و سرنگونشان كن در عذاب دردناك يك باره و آنان را با پيروانشان
وَاَتْباعَهُمْ اِلى جَهَنَّمَ زُمَراً. و در تحفة الزّائر است كه شيخ مفيد ذكر كرده كه
گروه گروه بسوى جهنم محشور فرما * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
منبع: مفاتیح الجنان