°•.✿.❀.•° فرخ لقای نگارخانه عاشورا °•.❀.✿.•° ویژه نامه ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان
===============

بصائر الدرجات الکبري في فضائل آل محمد(صلّی الله علیه وآله و سلم)

میلاد حضرت عباس بر همه دوستان مبارک
آیـــــــد بــــه جهـــان اگــــر حسیـــــن دگــــری هیهــــات بــــرادری چـــــــو "عبــــــــــ ــاس " آیـد
*با استغفار، پیغمبر را کمک کنید!
روی عن الحسینبنعلی(ع) قال: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْر.
این روایت از امام حسین(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: استدراج از ناحیه خداوند نسبت به بندهاش، به این معنا است که خدا «نعمتی» را به سمت بنده میفرستد و سرازیر میکند و از آن طرف، «شُکر» را از او میگیرد.
*معنای «استدراج»
من در گذشته روایات متعدّدی را در ارتباط با «رابطه میان حوادث و گرفتاریها با معصیت و گناه» خواندهام که اینجا، جای مطرح کردن آنها نیست؛ ولی در این روایت بحثی راجع به استدراج داریم که یکی از دلایل گرفتاریهای انسان را در بر دارد، امام حسین در این روایت، استدراج را معنا میکنند که گاهی خدا به بندهاش نعمت میدهد، ولی از آن طرف بنده، شکر نعمت را به جا نمیآورد؛ این به خاطر آن است که خداوند حالت شکرگذاری را از بنده سلب کرده است.
*چرا «استدراج»؟!
اینجا سؤال پیش میآید که چرا خدا چنین میکند و حال شکر را از بندهاش میگیرد؟ او که نعمت را به بنده میدهد، توفیق شکر را هم به او بدهد! یعنی چه که او نعمت را بدهد ولی توفیق شکر را از او بگیرد؟ چرا خدا توفیق شکر را از بندهاش میگیرد تا او نتواند شکر نعمت را بهجا آورد؟ اصلاً چهطور میشود که خدا با بندهاش چنین میکند؟
*ناشکریِ انواع نعمتها
حالا من خواهم گفت، چه طور میشود که استدراج پیش میآید. البته بنده اینجا نمیتوانم زیاد روایت بخوانم و به نقل یک روایت بسنده میکنم. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که گاهی خدا به بندهاش نعمتی را میدهد، او هم آن نعمت را در راه معصیت خرج میکند و با آن گناه میکند.
منظور از نعمت هم در این روایت فقط پول نیست؛ چشم، گوش، دست، پا و تمام قوای انسانی، نعمتهایی است که خدا به انسان داده است. نعمت، فقط پول و اسکناس نیست! چشمهایتان را باز کنید و نعمتهایی را که خدا داده است، بشناسید! نعمت، متّصله و منفصله دارد که تمام سرتاپای انسان و آن چیزهایی که متعلّق به او است را در بر میگیرد، این یعنی اینکه «ای انسان! همه وجودت و متعلقات وجودت، نعمتهای خداوند است». اگر انسان نعمتی را در راه حرام مصرف کند و گناه کند، خدا به او مهلت میدهد تا استغفار کرده و از این گناهها توبه کند!
*استدارج راهی به سوی «کفر»
این چیزهایی که من میگویم، متن روایت امام صادق است. چون خیلی فرصت ندارم، همه روایت را نمیخوانم. آیه قرآن هم این مطالب را دارد و میفرماید: «إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً»، خدا مهلت میدهد تا ببیند آیا تو استغفار میکنی یا نه! اگر استغفار کردی مسألهای پیش نمیآید، امّا اگر استغفار نکردی، خدا نعمتش را تجدید میکند؛ یعنی نعمت را دوباره به تو میدهد. اینجا دیگر تو توفیق شکرگذاری نداری و در حقیقت، خدا این توفقی را از تو سلب کرده است. این بیحساب نیست که خدا به بندهای از بندگانش نعمت میدهد و در عین حال، توفیق شکرگذاری را از او سلب میکند.
وقتی بنده گناه کرد و به جای عقاب، نعمتهایش زیاد شد، کمکم با خودش فکر میکند که چرا این همه گناه میکند ولی هیچ اتّفاقی نمیافتد؟! نکند خبری نیست؟! اصلاً شاید حلال و حرامی، نعوذبالله در کار نیست! از اینجا است که انسان به وادی کفر کشیده میشود.
*چرا وضع کفّار خوب است؟!
خود شما هم دارید میبینید که کفّار وضع مادّیشان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه این همه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آنها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آنها گرفته است. این به ضرر آنها است.
*ریشه گرفتاریهای مسلمین
مسلمانها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آنها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آنها مهلت میدهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آنها سلب شده و دچار استدراج میشوند. گرفتاریهای ما هم از همین جا نشأت میگیرد که ما نعمتها را، نعوذبالله در راه گناه صرف میکنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاریها میشویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاریها نیز، پسگردنیهایی است که خدا برای باز شدن چشم بندهاش میزند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاریها مبتلا کرد، باز هم چشمهایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده میشویم! من صریح میگویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.
*جایگاه و ویژگی ماه شعبان

*«استغفار کردن» کمک به «رحمةللعالمین» است!
امّا این مباحث را گفتم که یک تذکّر بدهم. ماه، ماه شعبان است. ماه، ماه استغفار است. ماه، ماه پیغمبر اکرم است. ما در روایات داریم که حضرت فرمود: «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی»، ماه، ماه من است؛ خداوند کسی را که در این ماه به من کمک کند، رحمت کند! این یعنی چه؟
پیغمبر چون رحمةللعالمین است، کارش این است که برای همه ما رحمت باشد و همه ما را مورد رحمت قرار دهد؛ ماه هم، ماه پیغمبر است؛ حال او میخواهد بندگان را شستشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما میخواهد که ما با استغفار و توبه، به او کمک کنیم تا او ما را شستشو دهد.
*ماهِ شستشوی نبوی
پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو میدهد و پیش خدا شفاعتشان را میکند. بیایید هر چه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.
*تناسب «آداب ماه شعبان» با «خصوصیّات صاحب ماه»
لذا شما ببینید، در اعمالی که به عنوان آداب این ماه وارد شده است، اوّل روزه آمده است، دوم یک استغفار ذکر شده است و سوم هم باز استغفار وارد شده است. به مفاتیحالجنان مراجعه کنید! برای این ماه دو استغفار ذکر شده است؛ یکی اینکه انسان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» از خدا استغفار میکنم و از او طلب توبه دارم؛ و دیگری اینکه هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» از خدایی که جز او خدایی نیست، مهربان و بخشنده است، زنده و پاینده است، طلب مغفرت میکنم و توبه میکنم، اینها به خاطر آن است که این ماه، ماه تطهیر نبوی برای امّت خویش است و پیغمبر میخواهد امّتش را تطهیر کند. این کار با استغفار امّت، بر پیغمبر آسان میشود.
برای شنیدن سخنان مرحوم آیتالله مجتبی تهرانی درباره فضیلت ماه شعبان از لینک زیر اقدام کنید:

شامل:
نرم افزار:کتاب اجرایی پیامبر امی + کتاب اجرایی 40 داستان رسول اکرم
تلفن همراه : نرم افزار حضرت رسول اکرم (اندروید ) + پس زمینه در دو سایز
تصاویر : 15 تصویر با کیفیت
پلیر صوتی : شامل 26 مولودی (قابلیت پخش انلاین و افلاین)+پلیر صلوات با 20 نوع صلوات مختلف
فلش: البوم تصویری پیامبر اکرم
از جمله این احادیث گوارا سخنان حکیمانه امام صادق (ع) درباره دست دادن دو مومن با یکدیگر است. ثواب های متحیر کننده و بزرگی که ائمه برای دست دادن دو مومن باهم برشمرده اند نشان از ارزش گذاری اسلام به روابط انسانی و ایجاد محبت و همدلی در اجتماع دارد. در ذیل پنج حدیث برگزیده از اصول کافی شیخ کلینی در باب مصافحه کردن(دست دادن) آورده شده است.
روایت اول- امام باقر(ع):
«چون دو مؤمن هم دیگر را ملاقات کنند و با یکدیگر مصاحفه کنند(دست بدهند)
خداوند دستش را در میان دست آنها گذارد و با آنکه رفیقش را بیشتر دوست دارد
مصافحه میکند».
روایت دوم - ابو عبیده گوید:
«من هم کجاوه امام باقر(ع) بودم و اول من سوار می شدم و سپس آن حضرت. چون
قرار می گرفتیم حضرت به من سلام میکرد و مانند مردی که رفیقش را به تازگی
ندیده احوال پرسی و مصافحه میفرمود و هنگام پیاده شدن او پیش از من پیاده
می شد، چون بر زمین قرار میگرفتیم سلام میکرد و مانند کسی که رفیقش را به
تازگی ندیده احوال پرسی مینمود.
من گفتم یا رسول الله شما کاری می کنی که هیچکس از مردم نزد ما نمیکند و اگر یک بار هم بکند زیاد است؟
فرمود
: مگر ثواب مصافحه را نمیدانی؟ دو مؤمن به یکدیگر برخورد می کنند و یکی به
دیگری دست می دهد پس همواره گناهان آن دو میریزد چنانکه برگ از درخت می
ریزد و خدا به آنها توجه می فرماید تا از یکدیگر جدا شوند».
ملائکه نیز با یکدیگر مصاحفه می کنند
روایت سوم- رسول
خدا(ص) فرمود: «چون یکی از شما برادر مؤمنش را ملاقات کند باید به او
سلام کند و دست بدهد؛ زیرا خدای عزوجل فرشتگان را بدین عمل گرامی داشته
است پس شما هم کار ملائکه را انجام دهید».
روایت چهارم- امام صادق(ع) فرمود: «با یکدیگر مصافحه کنید زیرا مصافحه(دست دادن) کینه را از بین می برد».
روایت پنجم- امام
صادق(ع): «مسلمانان با رسول خدا (ص) به جنگ می رفتند و از جای پر درختی
می گذشتند و سپس به فضای باز میرسیدند به یکدیگر نگریسته و مصافحه می
کردند».
دست دادن از گناهان انسان چیزی باقی نمی گذارد
روایت ششم- امام
باقر(ع): «هرگاه مردی با رفیقش دست دهد آنکه دستش را بیشتر نگه دارد اجرش
بیشتر است از آن که رها میکند؛ و آگاه باش که گناهان آنها بریزد تا آنجا
که گناهی باقی نماند».
روایت هفتم- امام
صادق(ع) فرمودند: رسول خدا (ص) هرگز با مردی مصافحه نمی کرد جز آنکه دست
خود را از دست او نمی کشید؛ تا وقتی که او دست خود را از دست حضرت می
کشید».
روایت هشتم_ هشام بن سالم می گوید: «از
امام صادق (ع) حد مصافحه را پرسیدم؛ فرمود: گردش دور درخت خرماست. (یعنی
اگر چه به مقدار گردش دور درخت خرما از یکدیگر جدا شوند مستحب است با
یکدیگر مصافحه کنند».

ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از
علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای
عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی
هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی
رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم
بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که بر دل
مینشست؛ به طوری که حتی هم اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان
خالی از لطف نیست.
«تفکر در اعمال خود که از مراقبت و محاسبت
تعبیر می شود؛ مجالی واسع دارد. به قدر ضروری آن مستغرق شبانه روز می گردد و
ماه و سال کفایت استقصای آن را نمی کند. زیرا که قدر لازم بر هر کس آن است
که در هر شبانه روز به قدر لازم فکر کند در هریک از صفات مهلکه از بخل و
کبر و عجب و ریا و حقد و حسد و جبن و غضب و حرص و طمع و غیر اینها و نظر
بصیرت را گشاده و فکر به دست گیرد و زوایای دل خود را بگردد و از همه این
صفات تفحص کند .
پس اگر چنان فهمید که دل او از همه اینها خالی
است در مقام امتحان خود برآید و ببیند که شیطان و نفس امر را مشتبه نکرده
باشند. مثلا اگر چنان گمان کند که ناخوشی تکبر را ندارد امتحان کند خود را
به دوش کشیدن خیک آبی از کوچه یا پشته ای هیمه از بازار به خانه و اگر چنان
فهمید که از غضب خالی است خود را در معرض اهانت سفیهی در آورد و اگر یافت
که چیزی از این صفات در دل او هست، سعی کند در خلاصی از آن به موعظه و
تصیحت و ملامت و مصاحبت نیکان و مجالست خوبان و ریاضت و مجاهده تا سلب آن
صفت شود و اگر به آسانی سلب نشود معالجه را مکرر نماید.
بعد از
آن تفکر کند در صفات حسنه اگر به گمان خود، خود را متّصف به آنها یافت در
صدد آزمایش خود برآید تا از مکر نفس و تلویث آن مطمئن شود و اگر خود را از
یکی از آنها خالی یافت تحمّل نماید در طریق تحصیل آن و برسبیل قطع و یقین
بدان که هرصفتی از صفات و هر عملی از اعمال تو را در وقت رفتن جزایی است.
همچنان
که صریح قرآن و پیغمبر آخرالزّمان، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: « هرچه را
خواهی دوست دار که از آن مفارقت خواهی کرد و هرچه خواهی زندگانی کن عاقبت
خواهی مرد و هر کاری را که خواهی بکن که جزای آن به تو خواهد رسید.»
گر نماز و روزه می فرمایدت
نفس مکّار است فکری بایدت
نفس را هفتصد سر است و هر سری
از سرا بگذشته تا تحت السرّی
بیخود
نبود که قدیم ها می گفتند: ملّا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل این حرف ها
که ایشان می زند، کی به فکر این حرف هاست! که خودش را امتحان کند، ببیند
تکبّر دارد یا ندارد. ما حالا اگر در مجلسی وارد شویم تعارفمان نکنند برویم
بالا بنشینیم ناراحت می شویم یا جلوی پایمان بلند نشوند.پناه بر خدا.
باید
امتحان کنیم ببینیم اخلاق رذیله داریم یا نداریم. حسد داریم یا نداریم.
اگر دیدیم رفیقمان پنجاه تا شاگرد دارد، من پنج تا شاگرد دارم. پای منبر او
زیاد می نشینند، پای منبر من نمی نشینند. پشت سر او خیلی جمعیت نماز می
خوانند، پشت سر من نمی خوانند. سواد ندارد فلانی. غیبتش را هم می کنم.
یک
واعظی بود قدیم جمعیت خیلی داشت. همکارانش پشت سرش غیبت می کردند. منشأ
غیبت غالباً حسادت است. حسادت دارد همکارش مشتری اش زیاد است می گوید حقّه
باز است. کلک زن است. غش در معامله می کند.
خیلی مشکل است. امراض
اخلاق رذیله مثل موریانه می ماند. موریانه تیرهای چوبی را می خورد، طاق
یکدفعه پایین می آید. در دهاتها، روستاها و آنهایی که با چوب سروکارشان
است. یکی موریانه زیاد است یکی هم ساس. به آقا شیخ ابراهیم امام زاده زید
گفتند خانه ما ساس دارد اذیتمان میکند. فرمود: برو بگو ابراهیم می گوید
بروید. چه ملّا هایی ما داشتیم. حالا داریم همچین آخوندی؟
آقا
شیخ ابراهیم پیش نماز امام زاده زید بود، روح عرفانی داشت. خیلی از بازاری
ها هم که روح عرفانی داشتند، مریدش بودند. الآن دیگر بعید است از مریدهایش
کسی زنده مانده باشد، بله آقا شیخ ابراهیم امام زاده زیدی به آن شخص گفت
برو به ساس ها بگو بروید آن شخص هم رفت و گفت. یک دانه ساس نماند.
حدیث
هم دارد: بنده من تو بیا اطاعت من را بکن، تا من کاری بکنم که تو کارهای
مرا انجام دهی. «عبدی أطعنی حتی أجعلک مثلی.» هر چه خودم خلق می کنم تو هم
خلق کنی. بگی بکن می شود. ساسها بروید می روند. عبدی أطعنی. یعنی اگر کسی
مطیع خدا شود، مثل آشیخ ابراهیم می شود. یعنی بشر هم می تواند مرده زنده
کند؟ بله. وقتی بنده خدا شد مثل حضرت مسیح، مرده هم زنده می کند.
امیر
المومنین (ع) تشریف بردند قبرستان. سلام کردند به اهل قبرستان. اهل غربت!
ای غربا! سلام بر شما. به اهل قبرستان سلام کردند. فرمودند: «امّا الأزواج
فقد زُوّجت»، زن هایتان شوهر کردند. «أمّا الاموال فقد قُسّمت». مالتان را
هم ورثه تقسیم کردند. «امّا الدور فقد سُکنت». خانه هایتان را هم دیگران
آمدند نشستند. «هذا خبر ما عندنا». این خبر ما بود شما بفرمایید چه خبر؟
یک
روایت دارد که یکی زنده شد. از قبر بلند شد، گفت: «إنّ خیر الزّاد
التقوی». هر که تقوا دارد در قیامت راحت است. یعنی در اینجا به چراغ قرمز
دین که می رسید، به حرام، ترمز کنید. به چراغ سبز دین که می رسید بروید.
حلال را عمل کنید. حرام را عمل نمیکرد. آن شخص زنده شد.
یک روایت هم دارد که حضرت فرمودند: اگر این ها مجاز بودند. پا می شدند به ما می گفتند :که «إنّ خیرالزّاد التقوی» در عالم خواب نظام رشتی را دیدند ،گفتند: چه به درد عالم آخرت می خورد؟ فرمودند: دو چیز یکی تقوا و خدا ترسی، یکی امام حسین(ع)، اهل بیت(ع).
گروه دین و اندیشه «خبر گزاری دانشجو»؛ از زمانی که حضرت آدم (ع) از بهشت اخراج و به زمین فرستاده شد باب توبه و تقرب به خداوند برای انسانها و بشر معنا پیدا کرد؛ از آن پس خداوند با فرستادن رسول و انبیای خود توجه انسانها را به سیر الی الحق جلب کرد.
طی
کردن این مسیر برای انسان که دارای دشمنانی سرسخت و قسم خورده است کاری بس
دشوار و پر خطر بود؛ چراکه انسان برای پیمودن مسیر بندگی و عبادت حضرت حق
میبایست بر ابلیس و هوای نفس خویش غلبه میکرد.
خداوند کریم
برای آن که مسیر توفیقات را برای انسان هموار کند، به بهانههای متفاوت باب
توبه را برای وی گشود و مسیرهای متعدد برای انسان فراهم نمود، از جمله کمک
به خلق و نگاه محبتآمیز به والدین را بهانهای برای بخشش گناهان قرار
داد و گاه بیدار شدن بنده در دل شب را مسیری برای تقرب.
روزهای باشرافت بهانهای برای یادآوری هدف خلقت انسان
در
این میان خداوند کریم روزها و ماههایی را شرافت بخشید تا به وسیله آن
مردم از روزمرهها و عادات دنیوی دست بشویند و به یاد آورند که خداوند
تبارک و تعالی آنان را برای اهدافی بزرگتر و متعالیتر خلق کرده است.
روزها و ماههای باشرافت سببی شد که انسان به سمت خدا روی کند و فرصت عبادت
را در زندگی بیابد.
هر چند که هدف خداوند در خلقت انسانها جز
عبادت خویش نبوده، اما عادات یکنواختی و غفلتزدگی بشر موجب شد که روزها و
ماههای خاص بستری فراهم کنند که توجه و حضور قلب بیشتری به سمت حضرت حق
پیدا شود.
ایام البیض؛ ایام روشنی
در
میان روزها و ماهها که به علل مختلفی شرافت خاص پیدا کردند، میتوان از
ماههای رجب، شعبان و رمضان یاد کرد؛ به گفته احدایث، در میان این سه ماه
عزیز، روزهای 13، 14 و 15 هر ماه از عزت و کرامت بیشتری برخوردار است.
13،
14 و 15 رجب که مشهور به ایام البیض است را از آن جهت «بیض» نامیدهاند که
به معنای روشنایی و سفیدی است. وجه تسمیه این سه روز در ماه رجب در احادیث
از آن جهات به سفیدی و روشنی (بیض) است که آدم نبینا علیه السلام هنگامی
که عصیان کرد و از بهشت رانده شد، چهره اش سیاه گردید و خداوند بعد از
دیدن پشیمانی و ناراحتی آدم از دوری جوارالرحمان به جبرائیل دستور داد تا
به نزد آدم برود و به وی بگوید که این سه روز را روزه بدارد؛ آدم اطاعت امر
پروردگار کرد و بعد از هر روز روزه صورتش روشنتر و نورانی تر میشد تا
آنجا که در روز 15 صورت وی کاملاً روشن و سفید گشت.
15رجب؛ عطای خاص خداوند به امت اسلام
پس
از اتمام این سه روز روزه منادی عرش خطاب به آدم گفت: ای آدم هر کس از
فرزندان تو این سه روز را در ماه روزه بدارد بدان گونه است که سراسر عمر را
به امساک گذرانده است.
در بیان شرافت و عزت ماه رجب همین بس که
امام صادق (ع) فرمودند: به این امت سه ماه اعطا شده که به هیچ کدام از امم
قبلی داده نشده؛ ماههای رجب، شعبان و رمضان و همچنین سه شب به آنان اعطا
شده که به هیچ یک از گذشتگان داده نشده شب 13 ، 14 و 15.
نمازها و
دعاهای فراوانی از معصومین عصمت و طهارت (ع) برای این سه روز و سه شب به
طور سلسلهوار نقل شده است، اما از آنجایی که روزهای 13 و 14 سپری شده و آن
چه در پیش روست شب و روز پانزدهم است ترجیحاً به انجام برخی از دعا و
نمازهای مخصوص به این شب و روز باقی مانده پرداخته شود.
شب زنده داری در نیمه ماه رجب
از
جمله عبادتهای بسیار موکد در شب پانزدهم ماه رجب شب زندهداری و طلب
مغفرت از خداوند است. در احادیث نقل شده است که خداوند در نیمه شب ماه رجب
گناهان بندگان را میآمرزد و به فرشتگان خود امر میفرماید که به نامه
اعمال بندگانش نظر شود و اگر سیئهای در آن دیده میشود از آن محو شود و به
حسنات تبدیل گردد.
این احادیث و اعمال سفارش شده همه نشان دهنده
فضیلت و شرافت شب پانزدهم ماه رجب است که خداوند آن را وسیله و سببی قرار
داده تا به این وسیله، بندگان فیوضات معنوی بیشتری کسب کنند.
زیارت امام حسین در نیمه ماه رجب
نمازها
و دعاهای بسیاری برای شب نیمه ماه رجب ذکر شده که به علت کثرت آن
علاقهمندان میتوانند به کتب اقبال اعمال و مفاتیحالجنان رجوع کنند، اما
از اهم این اعمال و با فضیلتترین آنها در شب نیمه ماه رجب میتوان به
زیارت امام حسین (ع) اشاره کرد. زیارت امام حسین (ع) در نیمه ماه رجب هم
محو کننده گناهان است و هم ثواب و فیوضات زیادی را برای زائر به ارمغان
خواهد آورد.
پس از گذشتن شب نیمه رجب یکی از طلایی ترین روزهای
سال که در پیش روست روز پانزدهم رجب است که شیعیان در این روز به انجام
اعمال ام داوود میپردازند.
تأثیر شگفتانگیز دعای ام داوود بر سرنوشت داوود
اعمال
ام داوود حکایتی جالب و بسیار آموزنده از تأثیر شگفتانگیز دعا بر مقدرات
انسانی دارد؛ ایام زندگانی امام جعفر صادق (ع) مقارن با حکمرانی یکی از
حکام ستمگر عباسی به نام منصور بود. وی دستور به زندانی کردن فردی بیگناه
به نام داوود داده بود و تصمیم به قتل وی داشت، مادر داوود که از همه جا
مستأصل شده بود به امام جعفر صادق (ع) ارتجاع برد و از ایشان راه چاره طلب
کرد.
امام به مادر داوود دستور داد تا روزهای 13، 14 و 15 رجب را
روزه بگیرد و در روز سوم مشغول به خواندن سورههای مشخصی از قرآن بشود و
بعد از اتمام آن دعایی را که امام به وی آموخته بود قرائت کند و پس از آن
منتظر فرج در کار پسرش شود.
مادر داوود با انجام دادن این دستور
موفق شد که پسر خود را از مرگ و زندان نجات دهد؛ پس از آن سال شیعیانی که
در زندگی خود دارای حاجت و خواستهای بزرگ هستند این سه روز را روزه
میگیرند و با غسل روز پانزدهم و خواندن سورههای مشخص شده از قرآن از سوی
معصوم و دعای منقول از امام ششم برای برطرف شدن مشکل خود دعا میکنند.
آنان که قادر به انجام اعمال نیستند قلب خود را متوجه کنند
هر
چند که انجام اعمال ام داوود و روزه این سه روز برای برخی به علت شرایط
جسمانی و محیطی نامقدور است، اما این نکته را از یاد نبریم که شرافت و
فضیلت این ایام فرصتی مناسب برای مغفرت از خداوند و کسب توشه اخروی است.
گاه
شرایط محیطی این فرصت را سلب میکنند که با فراغت بال به انجام امور عبادی
بپردازیم، اما متوجه کردن دلها به سوی معبود هستی و اظهار عجز کردن در
مقابل وی بی شک برای ما توفیقات و هدایایی ارزشمندی به ارمغان خواهد آورد؛
در همین راستا میتوان با سلامی کوتاه به محضر اباعبدالله حسین (ع) از
بسیاری از این فیوضات و هدایای معنوی خود را بهره مند کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا
آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا
حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا
وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی
حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
ولادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر مبارک
شامل:
نرم افزار:نرم افزار عاشق ترین معشوق + کتاب اجرایی قضاوت های امام علی (ع)
تلفن همراه : نرم افزار امام علی عليه السلام (اندروید )+نهج البلاغه(اندروید) + پس زمینه در دو سایز
تصاویر : 21 تصویر با کیفیت
پلیر صوتی : شامل 50 مولودی (قابلیت پخش انلاین و افلاین)
وبلاگ:قالب میلاد امام علی (ع) برای سیستم وباگ های مختلف
شعر و پیامک : اشعار و پیامک های ویژه روز میلاد امام علی(ع) و روز پدر


![]() | خرمشهر را خدا آزاد کرد ... |
![]() | بازتاب آزادسازی خرمشهر در رسانه های بیگانه |
![]() | روایت صادق آهنگران از آزادی خرمشهر |
| مولودی های میلاد حضرت علی (علیه السلام) |
در یکی از بزم های شرابخواری، متوکل از امام هادی(ع) خواست تا شراب بنوشد. پاسخ هوشمندانه امام دهم(ع) به این درخواست که منجر به گریه کردن متوکل شد را با صدای مرحوم حجت الاسلام فلسفی بشنوید.